امام زمان (عج) در قرآن
و نیز خداوند در قرآن كریم اینگونه از آن حضرت نوید می دهد:
«وعد الله الذّین آمنوا منكم و عملوا الصّالحات لیستخلفنّهم فی الارض كما استخلف الذّین من قبلهم و لیمكنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً یعبدوننی لایشركون بی شیئاً و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون... » (۱)
یعنی: خدا به كسانی از شما كه ایمان آورده و كارهای شایسته انجام داده اند وعده داده است كه آنان را در روی زمین جانشین دیگران سازد همانگونه كه مردمی را كه پیش از آنان بودند جانشین دیگران كرد و دینشان را ـ كه خود برایشان پسندیده است ـ استوار سازد و وحشتشان را به امنیت تبدیل كند، تا تنها مرا بپرستند و چیزی را با من شریك نگیرند. و آنان كه از آن پس، راه كفر و ناسپاسی در پیش گیرند، نافرمانند.
این آیه شریفه از جمله آیاتی است كه به آن حضرت تأویل شده است.
با نگرش به ظاهر این آیه، خداوند به مؤمنان و شایسته كرداران این امّت، نوید جامعه ای را می دهد كه از هر پلیدی و ناپاكی پیراسته است و به تمامی ارزشها و قداستها و شایستگی ها آراسته است، این معنای ظاهری این آیه شریفه.
این وعده شكوهمند خدا كه سه بار با «لام قسم» مورد تأكید قرار گرفته است و سه بار با «نون تأكید» تاكنون تحقّق نیافته است.
چه زمانی مرم با ایمان و شایسته كردار توانستند با اقتدار، حكومت مهر و عدل خویش را در سراسر جهان به پا دارند و در كمال آزادی و بدون ترس و دلهره مقررات عادلانه و جانبخش قرآن را در عرصه های حیات، پیاده نمایند؟
این مؤمنان شایسته كرداری كه خداوند در آیه مورد بحث این وعده روح بخش را به آنان می دهد، چه كسانی هستند؟
اگر شما خواننده عزیز به تاریخ اسلام و مسلمانان از همان آغاز درخشش انوار نورانی وحی تا كنون، مراجعه كنید، به شایستگی درخواهید یافت كه این وعده شكوهبار خدا در ظرف این هزار چهار صد سال تحقّق نیافته و این نوید بزرگ جامه عمل نپوشیده است.
من فكر نمی كنم كه وجدان هیچ مسلمان آگاه و با انصافی بپذیرد كه منظور از مؤمنان شایسته كردار در این آیه، «امویان» و «عباسیان» باشند، چرا كه تاریخ مورد قبول امت اسلام و ملل بیگانه، گواه است كه «امویان و عباسیان» در حكومت سیاه و وحشتناك خود، سهمگین ترین جنایات را مرتكب شدند و خون پاك اولیای خدا را به زمین ریختند، حرمت ها را هتك كردند، و كاخهای ظلم و بیدادشان لبریز از فسق و فجور و ضد ارزشها بود كه اگر بخواهیم آن جنایت ها را به طور دقیق شرح دهیم كتاب از اسلوب و موضوع خود خارج خواهد شد.
به علاوه چه روزگاری براستی دین خدا به تمكّن و اقتدار مورد نظر این آیه مباركه نائل آمد، تا نوید جهان گستر شدن آن تحقّق یافته باشد همانگونه كه در آیه آمده است:
«و لیُمكنّن لهم دینهم الّذی ارتضی لهم.... »
این صحیح است كه اسلام به دلیل جامعیت، محتوای بلند، هماهنگی با فطرت و دیگر ویژگی های خود و آورنده و آموزگاران و الگوهای حقیقی آن امامان نور تاكنون به میلیون ها دل و قلب راه یافته و آهسته آهسته به راه خود ادامه می دهد، امّا سوگمندانه همچنان فاقد یك قدرت منسجم جهانی است، به طوری كه در هر گوشه ای از این جهان پرآشوب، هر كس می تواند به جنگ با آن برمی خیزد و بر ضد آن و پیروان آن دست به شقاوت می زند.
صحیح است كه اسلام در مقاطعی از تاریخ خویش، در قلمرو محدودی به قدرت رسید و رهبری سیاسی و اجتماعی را به كف گرفت، امّا آیا براستی همین حاكمیّت محدود و قطعی، نوید مورد نظر قرآن و تحقّق آن وعده شكوهمند خداست؟ اگر چنین است این شرایط كه در همان عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ تحقّق یافت و اسلام بر مدینه و بخش هایی از «جزیره العرب» حاكم گردید.
با این وصف، معنا و مفهوم این نوید شكوهبار قرآنی چه می تواند باشد كه می فرماید:
«وعد الله الذّین آمنوا منكم و عملوا الصّالحات.... »
یعنی: خداوند به كسانی از شما كه ایمان آورده و كارهای شایسته انجام دهند وعده داده است كه آنان را در روی زمین جانشین سازند.... .
بنظر ما، معنای واقعی این نوید قرآنی این است كه روزگاری در پیش است كه بر سراسر گیتی حاكم می گردد و مسلمانان بدون هیچ هراس و دلهره ای راه و رسم مترقی و شعائر و برنامه های انسان ساز دینی خود را برپای می دارند و در تمامی مناطق مسكونی و آباد جهان، تنها اسلام، تدبیر امور و تنظیم شئون بشریت را به دست می گیرد.
آری! این وعده شكوهبار قرآن است و این هم تاكنون، تحقّق نیافته است.
معنای آیه در پرتو روایات
امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ و آموزگاران راستین قرآن نیز در تأویل آیه مورد بحث، بر این اندیشه رهنمون هستند كه این وعده پرشكوه خدا تحقّق نیافته و به هنگامه ظهور حضرت مهدی (عج) تحقّق خواهد یافت.
برای نمونه:
1. از چهارمین امام نور ـ علیه السلام ـ آورده اند كه آیه مورد بحث را تلاوت كرد و فرمود: «بخدای سوگند كه این مؤمنان شایسته كردار، شیعیان ما اهل بیت ـ علیهم السلام ـ هستند و خداوند این نوید و وعده شكوهبار را به دست بزرگ مردی از ما تحقّق خواهد بخشید. او مهدی این امت است و كسی است كه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در مورد او فرمود: اگر از عمر دنیا تنها یك روز باقی مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی خواهد ساخت تا مردی از عترت من كه نامش نام من است بر جهان حكومت كند و زمین را همانگونه كه به هنگامه او لبریز از ظلم و جور است، مالامال از عدل و داد سازد.» (۲)
2. و از دو امام معصوم حضرت باقر ـ علیه السلام ـ و حضرت صادق ـ علیه السلام ـ نیز همین سخن روایت شده است و آنان نیز درست همین نوید را داده اند.
مرحوم «طبرسی» پس از نقل این روایت می گوید: «منظور از مؤمنان شایسته كردار، پیامبر و خاندان اویند و این آیه در بردارنده نوید حكومت عادلانه جهانی اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ، استقرار اقتدار آنان در سراسر گیتی و برچیده شدن وحشت و هراس آنان با ظهور حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ است.»
و می افزاید: «خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در مورد این واقعیت اجماع و اتفاق نظر دارند و روشن است كه اجماع آنان همانند قرآن حجت است. چرا كه پیامبر گرامی ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «مردم! من از میان شما می روم امّا رو گوهر گرانبها در میان شما به یادگار می گذارم، یكی كتاب خدا، قرآن و دیگری خاندانم. و این دو، تا روز رستاخیز و ورود بر من در كنار حوض كوثر از هم جدایی ناپذیرند.»
آنگاه می افزاید: «نوید شكوهمند این آیه قرآن نیز كه تمكّن و اقتدار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و استقرار دین خدا بر روی زمین بوسیله آنان است، وعده ای است كه تاكنون تحقّق نیافته است از این رو آن حضرت در انتظار دریافت فرمان ظهور از جانب خداست، چرا كه خداوند در وعده اش تخلف نمی ورزد.» (۳)
۱) سوره فصلت، آیه 42.
۲) مجمع البیان، ج 7، ص 152 و تفسیر عیاشی، ذیل آیه 154، از سوره نور.
۳) مجمع البیان، ج 7، ص 152
مهدوی باشید و سبز
موعودا!