فرقه شناسی مهدویت؛ واقفیه

 

واقفیه گروهی از فرقه های منحرف هستند که امام موسی کاظم را امام منتظر می دانستند با وجود این عقیده مشترک انشعابات مختلفی در میان آنان به وجود آمد که در آن میان می توان از معتقدین به رجعت، لا ادریون و معتقدین به غیبت پس از رجعت اشاره کرد.

                               اللهم عجل لولیک الفرج  

لا ادریون در میان گروه های چهارگانه واقفیه معتدل تر از بقیه بودند آنان هیچ حدیثی مبنی برحیات یا وفات حضرت را تایید یا تکذیب نمی کردند.
واقفیه گروهی از فرقه های منحرف هستند که امام موسی کاظم را امام منتظر می دانستند با وجود این عقیده مشترک انشعابات مختلفی در میان آنان به وجود آمد که در آن میان می توان از معتقدین به رجعت، لا ادریون و معتقدین به غیبت پس از رجعت اشاره کرد.
معتقدین به رجعت‏؛ گروهی كه عقیده داشتند امام موسی بن جعفر(ع) درگذشته ولی رجعت خواهد كرد و به این دنیا باز خواهد گشت. او همان قیام كننده اهل بیت (قائم آل محمد) است. گروهی معتقد بودند امام هفتم‏علیه السلام به شهادت رسیده و از دنیا رفته است ولی او همان مهدی قائم امت است و چون وقت قیام او فرا برسد رجعت خواهد كرد و زمین را كه از ظلم و جور پر گردیده از عدل و داد سرشار سازد.
این گروه به این حدیث منسوب به امام صادق‏(ع) كه درباره امام موسی کاظم(ع) فرموده بود: او شباهتی به عیسی بن مریم دارد و به دست بنی‏عباس كشته خواهد شد،(۱)استدلال می‏كردند. امّا گروه دیگری از این واقفیان شهادت آن حضرت را انكار می‏كردند و عقیده داشتند او به مرگ خود درگذشته و خداوند وی را به آسمان‏ها برده است و به هنگام قیامش او را به زمین فرود خواهد آورد.(۲)
لا ادریون‏؛ این گروه اظهار می‏كردند ما نمی‏دانیم كه او درگذشته یا زنده است و هیچ كدام را تكذیب یا تصدیق نمی‏كنیم. اینان آرای معتدل‏تری داشتند، آنان معتقد بودند که نمی توانند اخبار بسیاری که درباره قائمیت موسی بن جعفر(ع) است و همچنین اخباری كه درباره درگذشت پدر و نیاكان آن حضرت یعنی امامان قبلی به دست رسیده و همگی تائیدی بر صحّت خبر وفات موسی بن جعفر(ع) می‏باشند را تكذیب یا تاکیدكنیم، از طرفی هم نمی‏توانیم از امامت او فراتر برویم پس بر این امر توقف می‏كنیم تا در زمان قیام او این امر برای ما آشكار شود.(۳)
این در حالی است كه استناد ایشان به روایت وارده درباره قائمیت امام هفتم‏(ع) با طیف وسیعی از روایات صحیح و متواتر در باب مهدویت در تعارض است. این گروه به سبب این كه در این مسأله اظهار بی‏اطلاعی می‏كردند، به فرقه لا ادریون معروف شدند.(۴)
معتقدین به غیبت پس از رجعت‏؛ این گروه عقیده‏ای متفاوت‏تر از بقیه اظهار داشتند آنها ضمن این كه پذیرفته بودند امام هفتم‏(ع) از دنیا رفته است، به غیبت او هم ایمان داشتند. به عقیده آنان موسی بن جعفر‏(ع) كه همان مهدی قائم است از دنیا رفته اما امامت نصیب و بهره كس دیگری نیست تا زمانی كه رجعت كند و آن گاه ظاهر گشته و قیام خواهد كرد. در مكانی پنهانی به سر می‏برد (غیبت) و اصحابش با وی دیدار می‏كنند و او به آنان دستورات لازم را می‏دهد. آنان نیز در این باره به روایاتی استناد می‏كردند مبنی بر اینكه او قائم نامیده شده زیرا پس از وفاتش قیام می‏كند.

منابع:
۱-نوبختی، پیشین، ص ۸۰؛ اشعری، پیشین، ص ۹۰.
۲ - نوبختی، پیشین، ص ۸۱؛ اشعری، پیشین.
۳ - همان
۷ - همان، ص ۸۰؛ اشعری، پیشین، ص ۹۰.

فرقه شناسی مهدویت؛ ناووسیه

ناووسیه معتقد بودند: امام صادق(ع) زنده است و نمرده و نمیرد و مهدی آخرالزمان اوست. آشکار شود و بر مردمان فرمانروایی کند .

                                    السلام علیک یا ابا صالح المهدی ( عج )

ناووسیه معتقد بودند: امام صادق(ع) زنده است و نمرده و نمیرد و مهدی آخرالزمان اوست. آشکار شود و بر مردمان فرمانروایی کند.
ناووسیه حاصل مبالغه و زیاده روی در اعتقاد به ائمه اطهار(ع) است. افراط گاه به حدی غالی را به ورطه سقوط می كشاند كه حتی بر خلاف احادیث موكد همان امامی كه آنها داعیه او را دارند عمل می كند و آن امام را تا حد خدایی بالا می برد.
ناووسیه از جمله فرقه های منحرف در مباحث مهدویت است که سالها قبل از میلاد حضرت مهدی(عج) در تاریخ اسلام به وجود آمده است و این خود مبین اصالت این اعتقاد دیرینه نوع بشر دارد.
فرقه ناووسیه در طول تاریخ و همچنین کتب رجالی و کتابهای فرقه شناسی در اسلام به نام دیگر صارمیه نیز شناخته می شود و آن به جهت کلمه «شمشیر» در حدیث جعلی، اگر كسی بر شما فراز آید و بگوید كه مرا بیمار یافته و مرده مرا شسته است؛ باور نكنید و بدانید كه من سرور شما و دارنده شمشیر هستم، است.
این در حالی است که ائمه اطهار (ع) همواره از این که این اشتباه درباره آنها صورت گیرد که ایشان مهدی موعود هستند، ابا داشتند و مردم را از این خطر آگاه می ساختند. امام‌ صادق(ع) خود می‌فرماید: هنگامی‌ كه‌ سه‌ اسم‌ محمّد، علی‌ و حسن(علیهم السلام)، به‌ طور متوالی‌ در امامان(علیهم السلام) جمع‌ شد، چهارمین‌ آنان‌ قائم‌ است.
مفضل‌بن‌ عمر گوید: بر امام‌ صادق(ع) وارد شدم‌ و عرض‌ کردم:‌ای آقای‌ من! كاش‌ جانشین‌ خودت‌ را به‌ ما معرفی‌ می‌کردی. فرمود: ای‌ مفضّل! امام‌ بعد از من‌ فرزندم‌ موسی است‌ و امام‌ خلف‌ و موعود منتظر (محمد)، فرزند حسن ‌بن‌ علی ‌بن‌ محمّد بن‌ علی ‌بن‌ موسی است.
در پایان به بیان تعدادی از عقاید عجیب این فرقه می پردازیم:
-حضرت علی (ع) برترین فرد امت اسلام است و هرکه او را تفضیل ندهد کافر است.
-علی (ع) بمرد ولی در روز قیامت زمین شکافته شود و او از خاک به درآید و زمین را پر از عدل و داد کند.
-جعفر بن محمد(ع) زنده است و نمرده و نمیرد و مهدی آخرالزمان اوست. آشکار شود و بر مردمان فرمانروایی کند.
-هر که خود را بر دیگری فاضل داند کافر است.
 
 

فرقه شناسی مهدویت؛ ناووسیه در نگاه شیخ مفید

شیخ مفید از جمله علمای بزرگ شیعی است که در کتب خود به نقد و رد فرق مدعی مهدویت پرداخته که ناووسیه یکی از این فرق است.

                                                                             

                         اللهم عجل لولیک الفرج

شیخ مفید از جمله علمای بزرگ شیعی است که در کتب خود به نقد و رد فرق مدعی مهدویت پرداخته که ناووسیه یکی از این فرق است.
اندیشمندان و علمای شیعه در طول تاریخ بنا به ضرورت به مبارزه با اندیشه ها و افکار فرقه های منحرف برخواسته اند. شیخ مفید یکی از این بزرگان است که با ادله ای عقلی درباره حدیث جعلی که عنبسه بن مصعب از امام صادق (ع) نقل كرده - اگركسی به شما خبر داد كه وی مرا غسل داده وكفن كرده و دفن نموده، سخنش را باور مكنید.- ضمن غالی خواندن آنها به نقد نظریه آنان می پردازد:
ناووسیه با انكار وفات امام صادق(ع) ضرورت را دفع كرده و منكر واقعیت عینی شده اند; زیرا علم به وفات ایشان مانند علم به وفات پدرش می باشد و از این نظر تفاوتی بین این گروه و بین غلاتی كه وفات امیرالمؤمنین(ع) را منكرند وعده ای كه منكر شهادت امام حسین(ع) هستند و می گویند امر بر مردم مشتبه شده است نیست.
شیخ مفید بررسی جالبی دارد درباره حدیثی كه مستند ناووسیه است. مردی به نام عنبسهٔ بن مصعب از امام صادق(ع) نقل كرده كه فرمود: ان جاءكم مَن یخبركم عنی بانه غسلنی ودفنی فلاتصدقوه(۳) اگر مردی آمد و شما را خبر داد كه مرا غسل داده و كفن كرده از وی نپذیرید.
شیخ مفید درباره این حدیث که از امام صادق(ع) نقل کرده اند- هر كس ادعای مرگ آن حضرت را نمود باید انكار كرد- می نویسد: آن خبر واحد است نه موجب علم و نه باعث عمل می گردد. و اگر هزار شخص نیز آن را نقل كنند جایز نیست كه ظاهر آن را حجت بدانیم. در مقابل امر بدیهی و ضروری كه معلوم و مشاهد همه است وفات امام صادق(ع) است. این حدیث را می توان توجیه نمود:
۱ . ممكن است این سخن را هنگام ورود به عراق به یاران خود گفته است كه من در این سفر از بین نمی روم و با سلامتی بر می گردم تا سخنان نادرست درباره وی نگفته باشند. نه این كه من هرگز نخواهم مرد و همیشه زنده ام.
۲ . ممكن است در این سخن حضرت نظر به جمعی خاص از یاران خود داشته كه می دانسته آنان قبل ازوی از دنیا می روند. از این روی به یاران خود گفته است اگر این عده چنین سخنی را درباره من گفتند نپذیرید.
۳ . ممكن است نظر حضرت این بوده كه چون قائم مقام من متولی غسل من است. اگر او خبر مرگ مرا داد باور كنید و اگر دیگران گفتند نپذیرید و حضرت خواسته امام بعد از خود را معرفی نماید. بررسی موشكافانه مفید این حدیث را نشانه توانایی وی در توضیح صحیح احادیث است (فقه الحدیث). وی احادیثی را كه در مقابل مسلمات و مشاهدات باشد ردّ می كند.